ارزیابی خوش بینانه

دو دیدگاه ماهیت بشر وجود دارد. یک ارزیابی خوش بینانه این است که طبیعت انسان اساسا خوب است. مطمئنا در مناسبت آن زدم خاموش البته بد تبدیل می تواند، اما در پایان خوبی درست مجددا می. مشاهده دیگر بر خلاف و بسیار بدبین که طبیعت انسان اساسا بد و که با وجود چیزهایی مانند تمدن آن – مشکل روبرو می سازد، مانند محدودیتهای سد آب – آن است، دنبال دوره مخرب خود را درست زمانی که این محدودیت ها شل می شوند.

بنابراین آنچه درباره مرکز تماس اساسا در طبیعت با وقوع گاه به گاه بدی، خوب است یا بد تر و آن است که همیشه به نوع بازگشت خواهد شد?

قبل از اینکه درباره مرکز تماس سمی – محل Niels Kjellerup شرح داده شده در سال 1999 به عنوان ما شنیده ام

محل کار شما را به پول به اندازه کافی بنابراین شما می توانید ترک. کادر بالا حجم معاملات و عرق فروشگاه ذهنیت علائم کلیدی دارد در حالی که علت زمینه ای است بهترین خلاصه به عنوان شیوه های مدیریت بد.

اما مرکز تماس سمی است تماس مرکز فساد و یا خود درست است؟ من این به خاطر خبر از مرکز تماس گذشته من تعمق هستم. هرگز کامل بود اما به عنوان تماس مراکز رفتن بد نیست; شما می تواند قهوه و مستراح خیلی زیاد هنگامی که شما را دوست دارم احساس و مدیریت به 

دنبال فلسفه مربیگری' رفتن به.

مدیر ارشد جدید با این حال، در رویکرد جدید آورده است. آن آشنا در آن شلاق ترک خوردگی، چای است و وقفه های قهوه بر اخم و تعداد کاربر جدید مدیران و کارکنان خود سر در بزرگ راه پرورش هستند. بعد من مطمئن من مورد یادداشت در وقفه های توالت می شنوید.

به من است که مرکز تماس توسط منطق داخلی می رسد. مردم نشسته در میز، گرفتن یا برقراری تماس، آسان به نظارت بر است. بنابراین توانایی micromanage به محیط داخلی به مرکز تماس داخلی است.

این به نوبه خود توسط سیستم آن است که ورود به سیستم و بهره وری تولید reams اعم و reams اعم از اعداد محاسبه مجدد اجرا شده است; تماس های انتظار، بیکار بار بار تجاری, توالت شکسته بار و غيره.

گاهی اوقات و در بعضی جاها ممکن است ساختار است که طبیعت آن می باشد. در مرکز تماس من قدیمی آن firebrand اتحادیه هرزه است که واقعا قرار است ترس به مديران در همه سطوح و رویکرد که معنای که معافیت های توالت رفت اما پس از، در دیگران آن ممکن است یک سازمان است که طول می کشد یک رویکرد جامع تر باشد. به محض این که آن را به این تغییر با این 

گاهی اوقات می تواند مشکل پخش یک فیلم یا سریال وقتی شما کتاب را قبلا خوانده شده. من واقع بود به تصمیم به دیگر بازی تخت و تاج به همين دليل; من فقط نمی توانید نشستن و لذت بردن از آن را بدون چیدن تا در هر تفاوتی در آن روی تعجب فریاد زدن من "اما نمی کند که در کتاب اتفاق می افتد"، بیش از حد به مخالفت از شریک زندگی من.

من هر چند منتظر به تماشای 8 دقیقه بیکار, فیلم اقتباسی از مت تورن رمان به همین نام از آن را از آمازون شنبه گذشته وارد شدند. البته وجود داشته باشد تفاوت – مت خود این به من در س & A در اینجا منتشر شده سال گذشته پیش از انتشار فیلم های سینما اشاره شد.

در واقع چند تفاوت قابل توجه بین دو نسخه با فیلم بیشتر با تمرکز بر طرح های خاص یک رشته از این رمان که رابطه دن و کارگر شرکت تری. داستان هر چند بیشتر به رمان وفادار است: دن محتوای twentysomething رانش از طریق زندگی، اما تأسف به نوبه خود از وقایع می بیند او پایان دادن به زندگی در محیط کار او – مرکز تماس.

هنگامی که آن را در سینماها ظاهر شد و اوایل سال جاری فیلم بود روبرو شد بررسی نه مخلوط، مانند این یکی از نگهبان، اما من تعجب می کنم اگر هر یک از داوران تا کنون در مرکز تماس کار کرده بود؟

بنابراین من به خصوص مشتاق برای دیدن چگونه معتبر صحنه مرکز تماس بودند قدرت واقعی از کتاب شرح minutiae تماس مرکز زندگی است. تماس مرکز هر دو خارج و داخل به مطلوب می تواند انتظار می رود که از زندگی واقعی تماس مرکز است. در موارد که در آن ما صدای کسانی گفتگو فوق العاده درست به زندگی و بسیار خنده دار است. صحنه های مورد علاقه شخصی من است که در آن برنامه نویس 'پادشاه بیمه ماشین' فورا قطره تماس گیرنده خشمگین است که می آید در خط خود را (چیزی من انجام داده، و بیش از چند بار انجام شده، دیده می شود). بلافاصله هر چند او ناپاک او افتد آلیس رئیس.

آلیس توسط مونتسرات لومبارد بازی خوبی است و نشان دهنده نمونه تماس مدیر مرکز که اتهامات او را با ترکیبی از معیارهای و ماکیاولی را مدیریت می کند. در یک نقطه او دن به نامزد باید که از هم تیمی های خود را در درد از رو می تواند خود را اخراج می پرسد. تفاوت بین آلیس در رمان که کمی بیشتر nuanced است، اما از نظر فیلم وجود دارد و از نظر یک شکل تقریبا همه کارگران مرکز تماس عشق به نفرت با آن تصویر بزرگ است، و کاملا در حال مشاهده برای تنهایی است.

در طول فیلم هم حس Britishness یا به بریستولی دقیق تر بودن وجود دارد. شخصیت های گفتگو و مکان همه به خوبی استفاده به فیلم حس مکان و شخصیت های مانند flatmates تری را achingly آشنا هستند. یک موضوع کلیدی در کتاب که نیز آن را به فیلم – ساخته شده اما به نظر می رسید که فرار منتقدان – احساس بی ثباتی در مرکز تماس است. اظهارات دن در یک نقطه در مورد چگونه نزدیک او این است که در خیابان. تماس مرکز زندگی گذرا و پر مخاطره است: مردم عبور از طریق اغلب، بدون ردیابی و حتی مراکز تماس خود را ترک می تواند راه اندازی و با سهولت از میان بردند. کاراکتر در هر دو رمان و فیلم این – نه دست کم توسط وضعيت مسکن منعکس کننده: آنها هستید؛ نه حومه انواع تر يک سازمان بى ريشه drifters چسبیده بر روی پا نگه در شهر.حال، مرکز تماس تبدیل شدن به نوع به نظر می رسد.